اصلاً عبری است مرکب از اسر به معنی قدرت و ایل به معنی خدا. لقب حضرت یعقوب علیه السلام است.
واژه اسرائیل در قرآن
این کلمه، همیشه با بنی و بنو استعمال شده است یعنی فرزندان یعقوب و در دو جا بی کلمه بنو بر خود آن حضرت اطلاق گردیده است. یکی در آیه «كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِـلاًّ لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلاَّ مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ»؛ (سوره آل عمران/آیه 93) هر خوراکی بر بنی اسرائیل مباح بود مگر آن که بنی اسرائیل خود پیش از نزولتورات بر خود حرام کرد و قصه آن در سفر تکوین فصل 32 مذکور است.
اينان گروهى از پيامبران بودند كه خدا به آنان انعام كرده بود، از فرزندان آدم و فرزندان آنان كه با نوح در كشتى نشانديم و فرزندان ابراهيم و اسرائيل و آنها كه هدايتشان كرديم و برگزيديمشان و چون آيات خداى رحمان بر آنان تلاوت مىشد، گريان به سجده مىافتادند.
ريشه كلمه (ا-س-ى) و آسيه بر وزن كامله به معنی بناء استوار و پايه و ستون می باشد.[۱]
شخصیت آسیه
در مجمع البيان آمده که: آسيه دختر مزاحم از بنى اسرائيل بود، فرعون او را به زنى گرفت، او از نسل انبياء بود بر مؤمنان رحم مى كرد و احسان مى نمود.[۲]
گفته اند: هنگامى كه معجزه حضرت موسی عليه السلام را در مقابل ساحران مشاهده كرد. اعماق قلبش به نور ايمانروشن شد، و از همان لحظه به موسى ايمان آورد او پيوسته ايمان خود را مكتوم مى داشت، هنگامى كه فرعون از ايمان او باخبر شد بارها او را نهى كرد ولى اين زن با استقامت هرگز تسليم خواسته فرعون نشد.[۳]
كلمه "مريم" در لغت آن شهر، به طورى كه گفته اند به معناى زن عابد است، و نيز زن خدمتكار است، از همين جا معلوم مى شود كه چرا اين مادر دختر خود را بلافاصله بعد از وضع حمل مريم ناميد، و چرا خداى تعالى اين عمل او را حكايت كرد، خواست تا بعد از نوميدى از زاييدن پسرى كه محرر براى عبادت و خدمت باشد بلادرنگ همين دختر را براى اين كار محرر كند، پس اين كه گفت: "سميتها مريم"، به منزله اين است كه گفته باشد: "من اين دختر را براى تو محرر زاييدم" دليل بر اين كه جمله نامبرده به منزله صيغه نذر است، اين است كه خداى سبحان دنبالش اين نذر را قبول نموده و مى فرمايد: "فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً...".